مناجات ماه رمضانی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
بـایـد دری بـرای مـنـاجـات وا شود تـا درد بـیدوای گـنــاهـم دوا شـود بایـد کـسی که نـزد خـدا دارد آبـرو وقت سحـر به یـاد دلـم در دعا شود باید ز آبـروی خودش خرجِ من کند تا واسـطه مـیـان من و کـبـریا شود بیواسـطه خـدا، بـخـدا رد کـند مرا بیواسـطه دعای سحر، بیبها شود یـابن الحـسـن بـیـا و مـرا آبـرو بـده تا که دری برای مـناجـات وا شـود از حق، بخواه بگذرد از هر چه کردهام تنها خدا به حرف تو از من، رضا شود نـام مـرا مـیـان قـنـوت سـحـر بـبـر تا نامـهام بری ز گـناه و خـطا شود مـاه مـبارک است مبـارکترش نما تا چـشم من به روی شما آشـنا شود باید چه کرد تا که تو از من رضا شوی تا روزیام سفر به سوی کربلا شود آنجا که شد به نیزه سر آن بزرگوار آنـجـا کـه قــبـلـه دل اهـل ولا شـود آنجا که بود زینب پـردهنـشین اسیر او شد اسـیـر تا که کـنـیز خـدا شود |